بسمه تعالی
آی..................بچه!؟
آی.................کودکان؟!
یک داستان زیبا و قشنگ برایتان آماده کردیم.اگر خواندن و نوشتن بلد نیستید از بزرگتراتون بخواهید تا این داستان زیبا و جذاب را برایتان بخونند.این داستان به کودکان شما یاد می دهد تا به آرامی صحبت کنند و از سر و صدا خود داری کنند پس ادامه مطلب بروید تا داستان را به صورت کامل مشاهده کنید.
قسمتی از داستان:ک روز درخت پیر که خیلی دلتنگ شده بود، به کلاغ گفت: دلم برای پرستو و دارکوب تنگ شده است. ای کاش آنها هم مثل تو کمی مهربان بودند و با من قهر نمی کردند. من دیگر پیر شده ام و نمی توانم سروصداهای زیاد را تحمل کنم............ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط:
ادبیات ,
داستان های کودکانه ,
,
:: برچسبها:
داستان با درخت پیر قهر نکنید ,
داستان زیبای با درخت پیر قهر ,
داستان های جذاب ,
داستان های کودکانه ,
داستان های مخصوص کودکان ,
داستان های جالب ,
داستان های شنیدنی ,